جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
ولادت با سعادت منجي عالم بشريت
منتقم خون حضرت سيدالشهداء اباعبدالله الحسین (عليه السلام)
حضرت بقية الله الاعظم حجت ابن الحسن المهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
بر عموم شيعيان و منتظران مبارک باد.
امام زمان (عجّلاللهتعاليفرجهالشّريف) مظهر صفات خدا در زمین و آسمان
پيشينه ي طرح مسأله ي غيبت : ما شيعه ي اماميّه بر اساس همان ادلّه ي متقنهاي كه اعتقاد به امامت امام دوازدهم داريم و معتقديم كه آن حضرت از مادر متولّد شده و زنده است بر اساس همان ادلّه اعتقاد داريم كه او غايب و از ديدهها پنهان است و پنهان خواهد بود تا زماني كه جز خدا احدي از طول مدّت غيبت و فرا رسيدن زمان ظهور باهرالنّورش آگاهي ندارد و اين امر آنچنان مهم بوده كه قريب به دويست سال قبل از ولادت آن امام بزرگوار بحث غيبت و طول مدّت غيبتش مطرح بوده است و امامان (ع) در هر زماني طولاني بودن مدّت غيبت آن حضرت را گوشزد مردم مي نمودند و رُواة و محدّثين شيعه آن اخبار را به دستور امامان (ع) ضبط و ثبت كردهاند و جالب اينكه همزمان با ولادت آن حضرت كتابهايي به نام غيبت نوشته شده است كه اين نشانگر اين است كه مسأله ي طولاني بودن زمان غيبت امام دوازدهم (ع) از همان صدر اسلام و زمان امامان قبلي (ع) پيشبيني شده است و از ابتدا بنا بر اين بوده كه امامت آن حضرت با غيبت طولاني همراه باشد و چنين نبوده كه غيبت تصادفاً پيش آمده باشد بلكه آن، جزء برنامهي اصلاحي امام زمان بوده و هست.
اين حقيقت وقتي در مركز اعتقاد مردم نشست و مطمئن شدند كه ظهور امام زمان (ع) مسبوق به غيبت طولاني خواهد شد طبيعي است كه با اطمينان خاطر به امامت و حيات امام معتقد شده و با قلبي محكم از يقين و ايمان در حال انتظار ظهور به سر مي برند و از بركات توسّلات به آن حضرت، سعادت دنيا و عقباي خود را تأمين مي كنند.
سبب نگارش كتاب غيبت نعماني و كمال الّدين شيخ صدوق : از جمله كتابهايي كه در باب غيبت نوشته شده كتاب«غيبت نعماني» است كه مؤلّف آن، عالم بزرگوار محمّدبن ابراهيم نعماني است كه تا اواسط قرن چهارم هجري زنده بوده است. او در مقدّمهي كتابش مي نويسد : چون مي بينم عدّهاي از مردم مسلمان دربارهي غيبت امام زمان (ع) دچار شكّ و ترديد شده اند اين كتاب را نوشتم تا با مطالعهي روايات آن كه از رسول خدا (ص) و ائمّهي اطهار(ع) رسيده است ايمان و اطمينان پيدا كنند كه غيبت آن حضرت از امتحانات الهي است و بايد تحقّق يابد و طولاني هم باشد. ادامه .....
منتظران امام زمان (عجّلاللهتعاليفرجهالشّريف) کیانند و چه دارند نشان ؟
آيا ما واقعاً منتظر فرج حضرت مهدي (ع) هستيم؟ حالا مطلبي كه توجّه به آن بر ما بسيار لازم است اين است كه رسول خدا فرموده :
(اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتِي اِنْتِظارُ الْفَرَج)؛برترين اعمال امّت من، انتظار فرج است!
ما هم بر اين اساس خود را در زمرهي منتظران فرج مي دانيم و دعا براي تعجيل در فرج مي كنيم و دعاي ندبه با آه و ناله و افغان مي خوانيم، ولي بايد ديد آيا واقعاً حالت انتظار فرج در ما هست و ما را بهراستي مي شود در زمرهي منتظران فرج و ظهور امام زمان (ع) به حساب آورد؟ در صورتي كه "انتظار" به معناي واقعياش عبارت از آمادگي كامل از حيث اخلاق و اعمال مناسب براي پذيرايي از آن حضرت است!
آيا انصافاً زندگي كنوني ما با ابعاد گوناگونش در مجالس عروسي پر از اسراف و تبذيرهاي { ریخت و پاش بی حساب } خلاف شرع و بازارهاي آلوده به ربا و تزوير و گذرگاهها و آموزشگاه هاي مختلط از مردان و زنان و... مناسب با شأن امام زمان (ع) و آماده براي پذيرش آن حضرت هست و حال آن كه از حضرت امام سجّاد (ع)منقول است:
(اِنَّ اَهْلَ زَمانِ غَيبَتِهِ وَ الْقائِلينَ بِاِمامَتِهِ الْمُنْتَظِرينَ لِظُهُورِهِ اَفْضَلُ مِنْ اَهْلِ كُلِّ زَمانِ لِاَنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالَيû ذِكْرُهُ اَعْطاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْاَفْهامِ ما صارَتْ بِهِ الْغَيْبَڑُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزَلَڑِ الْمُشاهَدَڑِ)؛
مردم زمان غيبت مهدي كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او مي باشند، افضل از مردم هر زماني هستند! چون خداوند تبارك و تعالي آن مقدار از رشد عقلي و فهم عالي به آنها داده است كه غيبت در نزد آنها به منزلهي مشاهده است، آن چنان در رعايت احكام الهي جدّي هستند كه گويي امام را در ميانشان مشاهده مي كنند.
(اُولئِكَ الْمُخْلِصُونَ حَقّاً وَ شيعَتُنا صِدْقاً وَ الدُّعاڑُ اِلَي دينِ اللهِ عَزَّوجَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً)؛
آن مردمند كه حقّاً با اخلاصند و صِدْقاً شيعهي ما هستند و در آشكار و نهان، دعوت كنندگان به دين خداوند عزّوجلّ مي باشند.
پس بنابراين وصفي كه امام سجّاد (ع) از منتظران زمان غيبت فرموده است، ما با اين اوضاع و احوالي كه داريم نمي توانيم خود را در زمرهي منتظران ظهور به حساب آوريم مگر اين كه لطف خدا شامل حال گردد و تحوّلي در اخلاق و اعمال ما به وجود آورد اِن شاءالله. ادامه ......
سرور دو جهان ، درک صاحب الزّمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
چرا امام عصر(عج)ملقّب به مهديّ است ؟ امّا چرا لقب خاصّ وليّ عصرـ عجّلاللهتعاليفرجهالشّريفـ - مهديّ است؟ فرمودهاند: چون نحوهي هدايتي كه ايشان دارند، نحوهي خاصّي است؛ يعني، آن هدايتي كه بدون هر گونه مانع و مزاحم مردم را به حقيقت اسلام دعوت كند و حقيقت اسلام را آن چنان كه هست، در دنيا معرّفي و اجرا كند و اين تنها به وسيلهي آنحضرت تحقّق خواهد يافت. ساير امامان ( علیهم السلام)در زمان خودشان اگر چه مهديّ و هادي بودند، امّا ميسّر نمي شد كه حقيقت اسلام را، آن چنان كه هست، به مردم معرّفي كنند و آن را بدون مزاحم به مرحلهي اجرا درآورند.
طاغوتها فرصت اين كار را به هيچ امامي نمي دادند؛و لذا تنها كسي كه اين سكّه به نام او زده شده كه بتواند حقيقت اسلام را، به دنيا معرّفي كند و بدون هيچ گونه مانع و مزاحمي آن را به مرحلهي اجرا درآورد، وجود اقدس امام حجّة بنالحسن(عج)است. اين حديث از حضرت امام صادق(ع)منقول است:
(إذا قامَ الْقائِمُ دَعَا النّاسَ اِلَي الْاِسْلامِ جَديداً وَ هَداهُمْ اِلي اَمْرٍ قَد دُثِرَ وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ)؛
«هنگامي كه قائم ما قيام مي كند، مردم را به اسلام تازه و نو دعوت مي كند و آنها را به سوي چيزي هدايت ميكند كه اندراس و كهنگي در آن پيدا شده و اكثر مردم از آن منحرف شدهاند».
اين جمله بيانگر اين است كه احكام آيين مقدّس اسلام پيش از ظهور آنحضرت مهجور و متروك مي شود و اسلام همچون آيينه ي زنگار گرفته مي گردد و جلا و صفاي آن از بين مي رود و صورت آدمي را،آن چنان كه هست، نشان نمي دهد؛ به همين جهت، اسلامي كه او به جهان عرضه ميكند، از ديد مردم،اسلامي تازه و جديد و كاملاً مغاير با اسلام شناخته شدهي پيشين است. امام صادق(ع)در ادامهي كلام خويش فرمود:
(وَ اِنَّما سُمِّيَ الْقائِمُ مَهْدِيّاً لِاَنَّهُ يَهْدِي اِلَي اَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْهُ)؛
«و اين كه امام قائم، مهديّ ناميده شده است از آن جهت است كه او هدايت به چيزي ميكند كه گم گشته است [و مردم از آن خبري ندارند و آن حضرت اسلام گمگشته در ميان مسلمانان را از پس پردهي اوهام بيرون ميآورد و عالميان را از حقيقت آن آگاه ميسازد]».
در نهجالبلاغهي شريف نيز آمده است:
(يَعْطِفُ الْهَوَي عَلَي الْهُدَي إِذَا عَطَفُوا الْهُدَي عَلَي الْهَوَي وَ يَعْطِفُ الرَّأيَ عَلَي الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَي الرَّأيِ)؛
«او وقتي قيام كند، هواي نفس را به هدايت برمي گرداند، در حالي كه مردم هدايت را به هواي نفس تبديل كردهاند و رأي را به قرآن برمي گرداند، در حالي كه مردم قرآن را به رأي و انديشهي خود مبدّل كردهاند». ادامه .....
امام زمان (علیه السلام) ، برکت بخش زمین و زمان
سبب غيبت حضرت وليّ عصر امام زمان (علیه السلام)
در اين آيهي شريفه مي خوانيم:
{ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَابْتَغُوا اِلَيْهِ الوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} [سورهي مائده، آيهي 35.]
اي كساني كه ايمان به مبدأ و معاد آوردهايد! اگر مي خواهيد به ذات اقدس الله جَلَّ جَلالُه وعَظُمَ شَأنُه تقرّب بجوييد و از فيض بركات او بهره مند گرديد دست به دامن وسيله، به سوي او حركت كنيد و در راه او جهاد كنيد تا به فلاح و رستگاري ابدي نائل گرديد.
و دوازده امام (علیهم السلام) دنبال هم آمدهاند و هر يك در زمان خود مدير و مدبّر عالم به اذن خدا بوده اند و اين وسيلهي فيض و رحمت تا قريب به سيصد سال در ميان بشر حاضر و ظاهر بود. امّا اين بشر لجوج و معاند، قدر نعمت نشناخت و طغيان كرد و نسبت به اين اولياء نعَم و وسائط فيض و رحمت خدا چه ستمها روا داشت.
به جاي اين كه خاك پاي آنها را توتياي چشم خود قرار دهد همه را يكي پس از ديگري به قتل رسانيد تا نوبت به دوازدهمينشان رسيد. و اگر اين آخرين ذخيرهي الهي هم كشته شود تنها رابطهي بين عالم و خدا منقطع گشته و عالم منهدم مي شود و لذا لازم شد كه خدا حجّت خود را از دسترس اين بشرِ جاهل بيرون برده و در پسِ پردهي غيبت نگه دارد تا چشم بشر به او نيفتد و دست بشر به او نرسد.
چرا كه همين بشر بود كه يازده امام را كشت اگر اين آخرين امام هم در ميانشان ظاهر باشد طبعاً كشته مي شود. و لذا بايد غايب باشد و اين غيبت در ابتدا از حيث زمان محدود و موقّت بود. قريب به هفتاد سال، در اين مدّت امام (علیه السلام) اگرچه غايب بود ولي نايب خاص در ميان مردم داشت. مردم از طريق آن نايب به امام عرض حاجت مي كردند و امام نيز از همان طريق ابراز عنايت به مردم مي فرمود.
اين مدّت تمام شد و مردم به جاي اينكه متنبّه شوند و سرِ تسليم فرود آورند طغيانشان بيشتر شد و تصميم به خاموش كردن نور الهي گرفتند. البتّه خدا قدرت دارد كه تمام بشر را نابود سازد ولي چنانكه گفتيم كارهاي خود را با اتّخاذ «وسيله و سبب» انجام مي دهد.
در اين شرايط مصلحت حكيمانهي خدا مقتضي شد كه امام را تا مدّت غيرمعلومي از ديدگاه مردم طاغي غايب سازد و اين مردم نالايق مانند گلّهي بي چوپان متحيّر و سرگردان. از اين ظالم و از آن ظالم توسري بخورند لگد بخورند تا باورشان بشود كه كسي جز امام معصوم، قدرت اصلاح عالم را نخواهد داشت. و آماده براي پذيرش فرمان آن امام معصوم بشوند آن روز است كه خدا اجازهي ظهور به آن حضرت مي دهد و عالم در پرتو نور آن مجراي فيض الهي رو به صلاح و سعادت دائم مي رود.ادامه .....
ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن نيمه ي شعبان، سالروز ميلاد بهجت آفرين ولي منتظر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه الشريف کتاب حضرت مهدی (عج) حکومت واحد جهانی از تألیفات عالم ارجمند حضرت آیت الله ضیاءآبادی را پیشکش دوستان می نماییم.
جهت دانلود این کتاب به صورت فایلpdf بر روی اینجا کلیک نمایید
با استفاده از لینک زیر سخنرانی حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید بزرگوار و معلم اخلاق حاج شیخ احمد کافی (رضوان الله تعالی علیه) را با موضوع { شب نیمه شعبان ولادت حضرت بقیة الله الاعظم اباصالح المهدی (عج) ، شرح زندگانی و ولادت حضرت مهدی (عج) ، نحوه رفتار پیغمبر اکرم (ص) با فقرا ، توصیه به جوانان برای احترام به مادر ، مولودی دسته جمعی در ولادت حضرت مهدی (عج) } دانلود بفرمایید :
با استفاده از لینک زیر سخنرانی حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید بزرگوار و معلم اخلاق حاج شیخ احمد کافی (رضوان الله تعالی علیه) را با موضوع { تشرف میر اسحاق استرآبادی خدمت حضرت ولی عصر (عج) } دانلود بفرمایید :
در قسمت زیر تکه هایی از نغمه سرائی های حاج شیخ احمد کافی (ره) در مدح امام زمان (عج) برای دانلود آماده شده است ؛ برای دانلود روی لینک مورد نظر کلیک کنید :
مولودی نیمه شعبان توسط مرحوم حاج شیخ احمد کافی (ره)
الإمامُ العسكريُّ عليه السلام( ـ و قد سُئلَ عن الحُجّةِ و الإمامِ بعدَهُ ؟ ـ ) : ابْنِي محمّدٌ ، و هُو الإمامُ و الحُجّةُ بَعدي ، مَن ماتَ و لَم يَعرفْهُ ماتَ مِيتةً جاهليّةً . أمَا إنّ لَه غَيبةً يَحارُ فيها الجاهلونَ ، و يَهْلِكُ فيها المُبطِلونَ ، و يَكْذِبُ فيها الوَقّاتونَ ، ثُمّ يَخرُجُ فكَأنّي أنظُرُ إلَى الأعْلامِ البِيضِ تَخْفِقُ فوقَ رأسِهِ بِنَجفِ الكوفةِ .
امام عسكرى عليه السلام ( ـ در پاسخ به پرسش از حجّت و امام بعد از ايشان ـ ) فرمود : : فرزندم محمّد ، اوست امام و حجّت پس از من. هر كه بميرد و او را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است. بدانيد كه او را غيبتى است كه پس از آن ، ظهور مى كند؛ غيبتى كه جاهلان در آن سرگشته مى شوند و باطل گرايان به نابودى مى افتند و كسانى به دروغ [براى ظهور او ]زمان تعيين مى كنند. گويى پرچمهاى سفيدى را مى بينم كه در نجفِ كوفه بر فراز سر او در اهتزازند. بحار الأنوار : ۵۱ / ۱۶۰ / ۷ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 377
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : فإذا خَرجَ أسْندَ ظَهْرَهُ إلَى الكعبةِ،و اجْتَمعَ إليه ثلاثُ مائةٍ و ثلاثةَ عَشَرَ رجُلاً، فأوّلُ ما يَنطِقُ بهِ هذهِ الآيةُ: «بَقِيّةُ اللّه ِ خيرٌ لكم إنْ كُنتم مؤمنين» (سوره هود آیه 86) ثُمّ يقولُ : أنا بَقِيّةُ اللّه ِ و حُجّتُهُ و خليفتُهُ علَيكُم ، فلا يُسَلِّمُ إلَيهِ مُسَلِّمٌ إلاّ قالَ : السّلامُ عليكَ يا بَقِيّةَ اللّه ِ في أرضِهِ .
امام باقر عليه السلام : هرگاه قيام كند به كعبه تكيه مى دهد و سيصد و سيزده مرد بر گردش حلقه مى زنند . نخستين سخنى كه مى گويد اين آيه است : «بقيّة اللّه براى شما بهتر است اگر ايمان داشته باشيد» . آن گاه مى فرمايد : من بقيّة اللّه هستم و حجّت و جانشين خدا بر شما . هيچ درود فرستنده اى به او درود نمى فرستد مگر چنين : درود بر تو اى باقيمانده خدا در زمين او . نور الثقلين : ۲ / ۳۹۲ / ۱۹۴ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 378
بحار الأنوار : عن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : سَيأتي قَومٌ مِن بَعدِكُم، الرّجُلُ الواحدُ مِنهُم لَه أجْرُ خَمسِينَ مِنكُم. قالوا : يا رسولَ اللّه ِ ، نَحنُ كُنّا مَعكَ ببدرٍ و اُحدٍ و حُنَينٍ و نزلَ فينا القرآنُ ! فقالَ : إنّكُم لو تُحَمَّلوا لِما حُمِّلوا لَم تَصْبِروا صَبْرَهُم .
بحار الأنوار : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : پس از شما مردمانى خواهند آمد كه يكى از آنان اجر پنجاه نفر از شما را دارد. عرض كردند: اى پيامبر خدا! ما كه در [جنگهاى ]بدر و اُحُد و حنين همراه شما بوديم و قرآن در ميان ما نازل شد؟! فرمود: اگر آنچه بر سر ايشان مى آيد به سر شما بيايد، مانند آنان شكيب نمى ورزيد. بحار الأنوار : ۵۲ / ۱۳۰ / ۲۶ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 383
بحار الأنوار عن عبدِ اللّه بنِ سنانٍ : قالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام : سَتُصيبُكُم شُبْهةٌ فَتَبقَونَ بلا عَلَمٍ يُرى و لا إمامِ هُدىً، لا يَنْجو مِنها إلاّ مَن دَعا بدُعاءِ الغَريقِ . قلتُ : و كيفَ دُعاءُ الغَريقِ؟ قالَ : تقولُ : يا اللّه ُ يا رحمنُ يا رحيمُ ، يا مُقلِّبَ القلوبِ ثَبِّتْ قلبي على دِينِكَ. فقلتُ : يا مُقلِّبَ القلوبِ و الأبصارِ ثَبِّتْ قلبي على دِينِكَ ! فقالَ : إنّ اللّه َ عزّ و جلّ مُقلِّبُ القلوبِ و الأبصارِ، و لكنْ قُلْ كما أقولُ: يا مُقلّبَ القلوبِ ثَبّتْ قلبي على دِينِكَ .
بحار الأنوار( ـ به نقل از عبد اللّه بن سنان ـ ) : امام صادق عليه السلام فرمود: بزودى در شبهه اى خواهيد افتاد و بدون نشانه اى نمايان و امامى رهنما خواهيد ماند. از اين شبهه رهايى نمى يابد مگر آن كس كه دعاى غريق را بخواند. عرض كردم: دعاى غريق چگونه است؟ فرمود: مى گويى: «يا اللّه ، يا رحمن، يا رحيم، يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك؛ خدايا! مهر گسترا! مهربانا! اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار گردان». و من گفتم: «يا مقلّب القلوب و الأبصار، ثبّت قلبى على دينك؛ اى دگرگونساز دلها و انديشه ها ! دل مرا بر دينت استوار گردان!» و امام فرمود: البته خداوند عزّ و جلّ دگرگون كننده دلها و انديشه هاست. اما تو همان بگو كه من مى گويم: اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار گردان . بحار الأنوار : ۵۲/۱۴۹/۷۳ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 384
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ما يكونُ هذا الأمرُ حتّى لا يبقى صِنفٌ مِن النّاسِ إلاّ و قد وُلّوا عَلَى النّاسِ، حتّى لا يَقولَ قائلٌ : إنّا لو وُلِّينا لَعَدَلْنا ! ثُمّ يَقومُ القائمُ بالحقِّ و العَدلِ .
امام صادق عليه السلام : اين كار (قيام قائم عليه السلام ) رخ نخواهد داد تا آن كه هر گروه و دسته اى حكومت بر مردم را به دست گيرد تا كسى نگويد : اگر حاكم مى شديم عدالت را مى گسترانديم. بعد از اين، قائم حق و عدل گستر قيام مى كند. الغيبة للنعماني : ۲۷۴ / ۵۳ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 391
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : يَقومُ القائمُ بأمرٍ جديدٍ،... و قضاءٍ جديد ... و لا يأخذُهُ في اللّه ِ لَوْمةُ لائمٍ .امام باقر عليه السلام : قائم عليه السلام مطلبى تازه، ....و قضاوتى تازه مى آورد... و در راه خدا به سرزنش هيچ نكوهش گرى توجه نمى كند.
مقصود از نوآورى امام مهدى عليه السلام آن است كه در هنگام ظهور آن حضرت ، اسلام ناب و احكام نورانى قرآن به گونه اى تحريف شده است كه وقتى ايشان اسلام حقيقى و احكام واقعى قرآن را به جامعه اسلامى ارائه مى كند، مردم تصوّر مى كنند دين جديدى عرضه كرده است. الغيبة للنعماني : ۲۳۳ / ۱۹ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 398