جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
آتش، در ايران قديم ، مقدس و همپايه فرزند اهورا مزدا شمرده مي شد، از اين رو پيش از نوروز به آتشكدهها مي رفتند و آتش برميافروختند و چون طبق برخي نقلها در ايران هفته نبود، اين مراسم در سيصد و شصتمين روز سال (روز بيست و ششم اسفند ماه) برگزار مي شد و معتقد بودند در اين روز فَرْوَرهاي (ارواح) نياكان به زمين فرود ميآيند و اين آتش براي راهنمايي آنهاست[1]؛ ولي آتش افروختن و جستن از آن و شادي كردن در كنار آن، ترقّه زدن و منفجر كردن مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال، نه برهان عقلي دارد نه دليل نقلي و نه منفعت ملي و جز خرافه و در مواردي زيانباري غير قابل جبران چيز ديگري نيست.
در هيچ يك از متون باقي مانده پيش از اسلام اشارهاي به جشن چهارشنبه سوري نشده است. در اوستا، كتيبههاي عيلامي، هخامنشي، اشكاني و ساساني و نيز در متون پهلوي و حتي در روايت هاي مورخان يوناني درباره ايران نيز درباره جشن چهارشنبه سوري مستند و سخني در دست نيست.
متون دوران پس از اسلام نيز در اين باره تقريباً ساكت بودهاند، حتي در آثار محقق دقيقي همچون ابوريحان بيروني نيز درباره آن توضيحي داده نشده است. نخستين و كهنترين كتابي كه در آن به آتش افروزي در جشن چهارشنبه سوري اشاره شده است كتاب تاريخ بخارا، اثر ابوبكر محمد بن جعفر نَرشَخي (286 ـ 358 ق) است. در اين كتاب كه به نام مزارات بخارا نيز شناخته ميشود آمده است كه وقتي امير منصور بن نوح ساماني در ماه شوال سيصد و پنجاه قمري به ملك نشست، دستور داد كه هنوز سال تمام نشده، در شب چهارشنبه چنانكه عادت قديم است، آتش عظيم افروختند.
دومين متن كهن، شاهنامه فردوسي است:
ز خنجر همي آتش افروختند **** هوا و زمين را همي سوختند[2]،[3]
پس اين كار سنّت سيئه و ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ايران است و نه تنها مبناي عقلي و نقلي ندارد، بلكه بر خلاف نظم و امنيت و آسايش افراد و همنوعان است و آزادي آنان را سلب مي كند و آسيب ها و تلفات فراوان در پي دارد. براي نوجوانان و جوانان يك جامعه عيب است كه پدران و مادران براي رشد و سلامت آنان از جان و سلامت خود مايه بگذارند؛ ولي آنان بر اثر جهل علمي يا جهالت عملي، خود را بسوزانند و جامعه را نيز در اضطراب فرو ببرند! بلكه زيبنده كشور اسلامي اين است كه از اين سنت زشت دست بردارد و سنت هاي الهي مانند عيد فطر، عيد قربان، نماز جمعه و... را زنده كند.
امام رضا (سلام الله علیه) فرمود: «خدا رحمت كند كسي را كه امر (سنت) ما را زنده كند» و در ادامه افزودند: «اگر مردم زيبايي هاي سخن ما را بدانند از ما پيروي خواهند كرد».[4]
پی نوشت : ====================================
[1] . فرهنگ اساطير، محمدجعفر ياحقي، واژه چهارشنبه سوري.
[2] . شاهنامه فردوسي، ص 1391، بيت 7408.
[3] . چهارشنبه سوري (مقاله مرادي غياث.آبادي)، رفيع.زاده.
[4] . رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا قُلْتُ: كَيْفَ يُحْيِى أَمْرَكُمْ؟ قَالَ: يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ، فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلامِنَا لاتَّبَعُونَا (عيون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص307)
آیت الله جوادی آملی ، مفاتیح الحیات صفحه 756 الی 757 سال نشر 1391 چاپ سی و هشتم
با عنایت به مطالبی که از کتاب مفاتیح الحیاة حضرت آیت الله جوادی آملی در مورد سنت موهوم و خُرافی چهارشنبه سوری نقل نمودیم ، برآن شدیم با توجه به اعمالی که افرادی در چهارشنبه سوری انجام می دهند ( از قبیل استفاده از ترقه ها و انواع مواد انفجاری و در نتیجه انتشار صداهای مهیب و رُعب آور ) و باعث آزار و ترس عموم افراد جامعه می گردد ، از باب امر به معروف و نهی از منکر آیات و روایاتی را در مورد {عدم آزار رساندن به دیگران} را نقل بنماییم :
آزُردن مردم
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :فاز و اللّهِ الأبرارُ ، أ تدري مَن هُم؟ هُمُ الّذينَ لا يُؤذُونَ الذَّرَّ . امام صادق عليه السلام :به خدا سوگند كه نيكان رستگارند. آيا مى دانيد آنها چه كسانى هستند؟ كسانى كه آزارشان به مورچه اى نمى رسد. تفسير القمّي : ۲/۱۴۶، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 124
الإمامُ الكاظِمُ عليه السلام :ليسَ مِن أخلاقِ المُؤمِنينَ الغَشُّ و لا الأذى . امام كاظم عليه السلام :دغلكارى و آزار ، از اخلاق مؤمنان نيست . الكافي : ۸/۱۲۶/۹۵ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 124
خطر آزُردن مومن
وَ الّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانا وَ إِثْما مُبِينا ، الأحزاب ؛ ۵۸ ، «كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى آنكه گناهى كرده باشند، مى آزارند، تهمت و گناه آشكارى را به دوش مى كشند».
رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :مَن آذى مُؤمنا فَقَدْ آذاني . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه مؤمنى را بيازارد مرا آزار داده است. بحار الأنوار:۶۷/۷۲/۴۰ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 124
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :لا يَحِلُّ لِمُسلمٍ أن يُرَوِّعَ مُسلما . امام على عليه السلام :بر هيچ مسلمانى روا نيست كه مسلمانى را به رعب و وحشت اندازد. عيون أخبار الرضا : ۲/۷۱/۳۲۷ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 125
نیازُردن
رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :كُفَّ أذاكَ عنِ النّاسِ ؛ فإنّهُ صَدَقةٌ تَصّدَّقُ بها عَلى نَفْسِكَ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :به مردم آزار نرسان، كه بى آزارى صدقه اى است كه براى خودت مى پردازى. بحار الأنوار : ۷۵/ ۵۴/۱۹، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 125
كتاب من لا يحضره الفقيه :جِبرَئِيلُ عليه السلام لِرَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ـ حِينَ قالَ صلى الله عليه و آله لَهُ : يا جِبرَئِيُل عِظْني ـ : شَرَفُ المؤمنِ صَلاتهُ بِاللَّيلِ ، و عِزُّهُ كَفُّ الأَذى عَنِ الناسِ . كتاب من لا يحضره الفقيه :جبرئيل به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ هنگامى كه از او اندرز خواست ـ گفت : شرافت مؤمن ، نماز شب اوست و عزّت او آزار نرساندن به مردم . كتاب من لا يحضره الفقيه : ۱/۴۷۱/۱۳۶۰ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 125
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :المؤمنُ نفسُه مِنه في تَعَبٍ و النّاسُ مِنه في راحةٍ . امام على عليه السلام :نفْس مؤمن از او در رنج است، اما مردمان از وى آسوده اند. الخصال : ۶۲۰/۱۰، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 125
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :كَفُّ الأذى مِن كَمالِ العقلِ ، و فيه راحةٌ للبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً . امام زين العابدين عليه السلام :آزار نرساندن، نشانه كمال خرد است و مايه آسايش تن در دنيا و آخرت است. تحف العقول : ۲۸۳، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 126