جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
در آخرين روزهاى زندگى ، زهراى مرضيه به اسماء ( اسماء از نزديكان حضرت فاطمه عليهاالسلام و از مهاجران حبشه بود وى نخست همسر جعفر بن ابيطالب بود، چون جعفر در جنگ موته شهيد شد ابوبكربن ابى قحافه او را تزويج نمود. ظاهرا در شستشوى حضرت زهرا عليهاالسلام به اميرالمؤ منين عليه السلام كمك مى كرده و شكل تابوتهاى كنونى از پشنهاد او مى باشد. چون در گذشته شايد هنوز هم در بعضى جاها هست ، جنازه را روى چند چوب مى گذاشتند و به سوى مغسل و قبرستان مى بردند. ) دختر عميس فرمود:اسماء! من اين عمل را زشت مى دانم كه (جنازه را روى چهار چوب مى گذارند و پارچه اى روى جناره زنان مى اندازند، به سوى قبرستان مى برند) زيرا اندام او از زير پارچه نمايان است و هر كسى از حجم و چگونگى او آگاه مى شود.اسماء گفت :من در حبشه چيزى ديدم ، اكنون شكل آن را به تو نشان مى دهم . آنگاه چند شاخه تر خواست . شاخه ها را خم كرد و پارچه اى روى آنها كشيد. به صورت تابوت كنونى درآورد حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
- چه چيز (تابوت ) خوبى است . زيرا جنازه اى كه در ميان آن قرار گيرد تشخيص داده نمى شود كه جنازه زن است ، يا جنازه مرد. بحارالانوار جلد 43، صفحه 189 آرى زهراى اطهر راضى نبود پس از مرگ نيز نامحرمى حجم بدان او را ببيند.
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است : (( پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی فاطمه ی زهرا (علیها السلام) را گشاده رو و خندان ندید تا آن که از دنیا رفت )) { کشف الغمّه ، علیّ بن عیسی اِربلی : ((مَا رُؤِيَتْ فَاطِمَةُ -عَلَیهَا السَّلامُ- ضَاحِكَةً مُسْتَبْشِرَةً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ -صلّی الله علیه و آله و سلّم- حتّی قُبِضَتْ)) }. در روایت دیگری آمده است که فقط روزی مختصر تبسّمی فرمود ( آن روز ، بر حسب روایت ، روزی بود که به فاطمه ی زهرا (علیها السلام) این بشارت داده شد که تابوتی ساخته شده است که در حمل اجساد مردگان بدن میّت را کاملاً می پوشاند.از آن جا که حضرتش راضی نبودند که پس از مرگ روی تخته ای حمل شوند که پیکرشان مشخّض باشد ، از شنیدن این مطلب مختصر تبسّمی فرمودند(مترجم). ترجمه کتاب (فاطِمَة الزَهراء مِنَ المَهدِ اِلیَ اللَّحد) تألیف مرحوم آیت الله سید محمد کاظم قزوینی (رضوان الله تعالی علیه) صفحه 322
حضرت رسول (ص) از اصحاب پرسید : در چه حالی زن به خدا نزدیک تر است ؟ اصحاب جواب نتوانستند بدهند ، چون فاطمه علیهاالسلام این مطلب را شنید عرض کرد که نزدیکترین حالات زن به خدا آن است که ملازم خانه خود باشد و بیرون از خانه نشود ، حضرت محمد (ص) فرمود : فاطمه پاره تن من است. منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره ) جلد 1 صفحه 162
سید فضل الله راوندی در نوادر روایت کرده از امیرالمومنین (ع) که شخص نابینایی اذن خواست از حضرت فاطمه (س) که داخل خانه شود ، فاطمه (ع) خود را از او پنهان کرد ، پیغمبر خدا (ص) به فاطمه فرمود به چه سبب خود را پنهان کردی و حال آنکه این مرد نابینا نمی بیند تو را ، عرض کرد اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم ، اگر در پرده نباشم استشمام رایحه من می نماید. پس حضرت فرمود : شهادت می دهم که تو پاره تن من میباشی. منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره ) جلد 1 صفحه 161
حضرت على عليه السلام مى فرمايد : در محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله بوديم ، فرمود : به من بگوييد بهترين و پسنديده ترين چيز براى يك زن مسلمان چيست ؟ما همگى از پاسخ عاجز مانديم .سپس از خدمت حضرت بيرون آمديم و من به خانه برگشتم ، قضيه را به فاطمه اطلاع دادم .زهراى مرضيه اظهار داشت :بهترين چيز براى يك زن مسلمان آن است كه مردهاى نامحرم را نبيند و مردهاى اجنبى هم او را نبينند.آنگاه خدمت پيامبر اسلام برگشتم و پاسخ فاطمه را به حضرت رساندم . پيغمبر صلى الله عليه و آله از شنيدن جواب به قدرى خوشحال شد كه فرمود: ان فاطمه بضعه منى حقا فاطمه پاره تن من و جزء وجود من است. بحارالانوار جلد 43 صفحه 54 و جلد 103 صفحه 238. با تفاوت ( ظاهرا پرسش رسول اكرم براى اظهار عظمت حضرت فاطمه (س ) بوده . بدين جهت على عليه السلام پاسخ پرسش را در مجلس بيان نكرد )
لحظه ای که زن به خدا نزدیک تر است ؛ پیامبر گرامی اسلام (ص) از یاران خود پرسید : در کدام لحظه ، زن به خدا نزدیک تر است ؟ پاسخ مناسبی مطرح نشد ، تا اینکه حضرت زهرا (علیها السلام) سئوال پدر را شنید و پاسخ داد : آن لحظه ای که زن در خانه خود می ماند (و به امور زندگی و تربیت فرزند میپردازد)به خدا نزدیک تر است.فرهنگ سخنان حضرت فاطمه علیها السلام (تالیف محمد دشتی) صفحه 145 ، بحارالانوار جلد 43 صفحه 92 و نوادر راوندی صفحه 14
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم ) از حضرت فاطمه علیها السلام پرسید : چه چیزی برای زن ، بهتر است ؟ پاسخ داد : این که مردی را نبیند ، و مردی نیز او را نبیند.آن حضرت ، دختر خویش را به سینه چسبانید و فرمود { ذُرِّيَّةَ بَعْضُهَا مِن بَعْض ؛ سوره آل عمران آیه 33 } . ترجمه سفینة البحار و مدینة الحکم و الاثار (محدث گرانقدر حاج شیخ عباس قمی رحمت الله علیه ) جلد 3 صفحه 150 )
فاطمه زهرا (علیها السلام) و حجاب
از جمله تعالیم اسلامی - که فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) در مورد آن به نهایت اهتمام داشت - مراعات شرافت زن و حفظ حیثیت او به وسیله ی حجاب و پوشش بود.آن صدّیقه ی طاهره می دانست که میلیون ها رسوایی و جرم و زشت کاری به خاطر بی حجابی و لاقیدی زنان در امر پوشش و نیز اختلاط آنان با مردان ، بدون رعایت موازین شرعی ، پیش می آید ؛ یعنی همان اموری که متأسفانه امروزه ، در زمان ما و در جهان ما ، آزادی زن و ترقّی وی نامیده می شود.
اگر این مطلب را - که بسیاری از جرائم و جنایات به خاطر عدم رعایت پوشش و عفاف زن صورت می گیرد - قبول ندارید و تصدیق نمی کنید ، روزنامه ها و مجلّاتی را که هر روز و هر هفته در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی چاپ و منتشر می شود ، بخوانید و بررسی کنید تا آن چه را که امروزه به نام پیش رفت و آزادی معروف شده و از سوغات های تمدّن ماشینی غرب است ، به درستی بشناسید.{ در گزارشی در روزنامه ی لبنانی النّهار در تاریخ 8 شُباط (فوریه) 1972 م آمده است : در لندن تعداد موارد سقط جَنین از 50 هزار مورد در سال 1969 به 83 هزار در سال 1970 جهش کرده است و در سال 1971 به مرز 200 هزار مورد نزدیک شده است.این آمار در فرانسه هم رشد داشته است... و در شوروی سالانه 6 میلیون سقط جَنین رخ می دهد }
فراموش نکنید که صد یک این رسوایی ها و فجایع و حوادث اسف انگیز در زمانی که زنان به حجاب و عفاف مقیّد و به حلال و حرام معتقد بودند و در آن زمانی که حتّی از این که مردی بیگانه آنان را ببیند خودداری می کردند ، واقع نمی گردید ؛ ولی امروزه که زنان جهان با نهایت بی اعتنایی و بی تفاوتی ، بلکه با رغبت و میل ، چهره و اندام برهنه ی خود را در معرض دید صدها بلکه هزاران نفر از مردان اجنبی قرار می دهند ، این همه جنایات و خیانت ها و بی عفّتی ها را شاهد هستیم.چه تأسّف آور خواهد بود اگر زمانی پیش آید که زنان مسلمانان نیز بخواهند از زنان پیشرفته ی (!!)غرب الگو بگیرند و زندگی خود را بر اساس زندگی آنان جهت بخشند !
در این جا به بیان دو حدیث - که متضمن و بیانگر اعجاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به سخن دخت گران قدرش ، فاطمه ی زهراست- می پردازیم تا ضمن تأیید و تصدیق پیامبر مکرم دختر عزیزش را ، به میزان اهمّیِت و ارزشی که صدیقه ی طاهره ( علیها السلام ) به رعایت پوشش زن روا داشته است ، توجّه یابیم : ابونُعیم در حِلیة الأولیاء (جلد 2 صفحه 40 ) از انس بن مالک نقل می کند که :
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) (از اصحاب ) سؤال فرمودند : (( ارزنده ترین و گرامی ترین (زیور) برای زنان چیست ؟)) (انس بن مالک گوید : ) ما نتوانستیم پاسخ دهیم.علی (علیه السلام) به منزل رفته این سؤال را با همسرش در میان نهاد.فاطمه ی زهرا (علیها السلام) فرمود : (( می خواستید بگویید : بهترین زیور زنان آن است که مردان آن ها را نبینند و آنان نیز مردان را نبینند .)) علی (علیه السلام) نزد رسول اکرم آمد و این پاسخ را به عرض ایشان رسانید.پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : (( فاطمه درست گفته است ؛ زیرا او پاره ی تن من است.))
این روایت به گونه ی دیگری هم نقل شده است ؛ به این صورت که :
امیر مؤمنان (علیه السلام ) از فاطمه زهرا (علیها السلام ) سؤال فرمود : (( بهترین چیز برای زنان کدام است ؟)) پاسخ داد : (( این که آنان مردان را نبینند و مردان نیز ایشان را نبینند.)) علی (علیه السلام) این پرسش و پاسخ را برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد و پیامبر اکرم فرمودند : (( همانا که فاطمه پاره ی تن من است.))
این مَغازلی شافعی در مناقب خود ، از امام علیّ بن الحسین (علیها السلام ) ، نقل می کند :
(( مردی کوری از فاطمه زهرا (علیها السلام) اجازه خواست که در خانه ی ایشان وارد شود. صدّیقه ی طاهره خود را از وی پوشانید .پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : چرا خود را از او پوشاندی و حال آن که وی تو را نمی بیند ؟
پاسخ داد : اگر او مرا نمی بیند ، من که وی را می بینم و مضافاً ، شامّه ی او که بوی مرا استشمام می نماید.پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستی.)) { بحارالانوار جلد 43 صفحه 91 الی 92 }
برگرفته از ترجمه کتاب (فاطِمَة الزَهراء مِنَ المَهدِ اِلیَ اللَّحد) تألیف مرحوم آیت الله سید محمد کاظم قزوینی (رضوان الله تعالی علیه) صفحه 300 الی 302
اختلاط زن و مرد و توسعهي بي پروايي
اگر پس از تحقّق رسالت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و ولايت حضرت علي (علیه السلام) آن خطابهي شورانگيز حضرت فاطمه (علیها السلام ) در آن شرايط بسيار سنگين در مسجد مدينه در مجمع عمومي مهاجرين و انصار نبود، دشمنان خدا و دين خدا، با نقشه هاي شيطاني خود اساس ولايت و رسالت را منهدم كرده بودند و تمام زحمات انبياء و رسل (علیهم السلام) را بي اثر و بي ثمر ساخته بودند و پس از آن نيز اگر حسين فاطمه (علیهما السلام ) نبود كه با شهادت خود، دين در شرف انهدام را مستقيم گرداند و اگر چهارمين و پنجمين فرزندان فاطمه امام باقر و امام جعفر صادق (علیهما السلام ) نبودند كه با نهضت علمي خود، حقايق و معارف متروكه ي دين را تبيين نموده و گسترش دهند و سرانجام اگر مهدي فاطمه عجّل الله تعالي فرجه الشّريف نبود كه جهان سراسر فرو رفته ي در ظلم و كفر و الحاد را به دامن عدل و ايمان بيفكند، طبيعي است كه پايه هاي ولايت و رسالت، به كلّي منهدم مي شد و نام و نشاني از دين خدا باقي نمي ماند و نتيجتاً خلقت عالم، لغو و بيه دف مي گرديد.بنابراين واقعيّت عيني تاريخ اسلام و قرآن نشانگر صحّت صدور اين جمله ي پرمحتواست كه :
(يا اَحْمَدُ لَولاكَ لَما خَلَقْتُ الْاَفْلاك وَ لَو لا عَلِيٌّ لَما خَلَقْتُكَ وَ لو لا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما)؛ {فاطمة الزّهراء بهجة قلب المصطفی ، صفحه 9 ، تألیف آقای رحمانی همدانی (ره) با ارائه ی سند }
اي احمد، اگر تو نبودي افلاك را خلق نمي كردم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را هم خلق نمي كردم!!
و البتّه توجّه داريم كه اين به معناي افضليّت فاطمه (علیها السلام) از پدر و همسرش نيست؛ بلكه به اين معناست كه خداوند در عالم طبع، فاطمه (علیها السلام) را وسيلهي ابقاء شخصيّت آسماني رسول خدا و امام اميرالمؤمنين علي (علیهما السلام) قرار داده است.
برداشت ناصحيح برخي از بانوان مسلمان
اينجا خالي از تناسب نيست كه عرض شود : خانم هايي كه خيلي پروا از اختلاط با نامحرمان ندارند و بر حسب اقتضاي وضع زمان، حضور در مجالس مردان و احياناً سخنراني در ميان آنان را رمز روشنفكري و زن روز بودن مي پندارند و از طرفي هم مي خواهند رنگ اسلامي به كار خود بزنند، استناد به سخنراني حضرت فاطمه(علیها السلام ) در مسجد مدينه در مجمع عمومي مهاجرين و انصار و همچنين سخنراني عقيلهي بني هاشم حضرت زينب كبري (علیها السلام) در بازار كوفه و در مجلس شوم يزيد در شام مي نمايند؛ در صورتي كه بايد توجّه داشته باشند، سخنراني حضرت صدّيقه (علیها السلام ) در مجمع مردان، در شرايط فوقالعاده سنگيني انجام شد كه بنيان اسلام و قرآن ـ همانگونه كه عرض شد ـ در شرف فرو ريختن و انهدام بود. آن سخنراني همچون ستوني محكم، زير بناي اسلام و قرآن ايستاد و آن را از فرو ريختن نگه داشت. انسانهاي محقّق متتبّع، اگر شرايط زمان پس از رحلت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به خوبي در نظر بگيرند و بعد متن خطابهي آن وديعهي الهي و يگانه ذخيرهي رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دقيقاً مورد مطالعه قرار دهند و منصفانه داوري كنند، اعتراف خواهند نمود، آن سخنراني در آن شرايط، از اَوجَب واجبات بوده و اَحَدي هم جز شخص حضرت صدّيقه (علیها السلام ) نمي توانسته از عهدهي اين تكليف واجب برآيد.
حال اي بانوان مسلمان! شما با حضورتان در مجالس مردان و سخنراني در ميان آنان، كجاي اسلام و قرآن را از فرو ريختن و ويران شدن نجات داده ايد. جز اين كه بي پروايي شما در اختلاط مرد و زن، روز به روز بر مفاسد جامعهي اسلامي افزوده است و مي افزايد.
اللّهمّ عجل لوليّك الفرج واجعلنا من اعوانه و انصاره و من المنتظرين لظهوره واجعل خاتمڑ امرنا خيرا و صلّ علي محمّد و آله الطّاهرين
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاته
کوثر معجزه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از تألیفات حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی صفحه 36