جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) به یکی از شیعیان خود فرمود : فلانی ، پرهیزکاری خدا را پیشه کن و پیوسته حق را بگو اگرچه ( به خیال خودت و به حسب ظاهر ) هلاک تو در آن باشد زیرا نجات تو در آن خواهد بود و بپرهیز از خدا و از باطل دوری کن اگرچه ( به نظر خودت ) نجات تو در آن باشد زیرا هلاکت تو در آن خواهد بود. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 192
روزی حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) نزد قبری رسید و فرمود : چیزیکه ( دنیایی که ) پایانش این ( قبر ) باشد سزاوار است که در اول آن نسبت به آن بی اعتنایی شود و چیزیکه ( آخرتی که ) آغازش این ( قبر ) باشد شایسته است از آخر آن بیمناک باشند. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 193
مولف کتاب حاج شیخ عباس قمی (ره) می فرمایند : این روایت مانند روایتی است که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که براء بن عازب گفت روزی در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که جماعتی را دیدار کرد ، فرمود اجتماع اینها برای چیست ؟! گفتند قبری حفر می کنند ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در رفتن شتاب کرد و اصحاب هم در خدمت شتاب نمودند تا آن حضرت نزد قبر رسید نشست ، راوی می گوید : من به جانب روی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم تا ببینم چه می کند ، دیدم آن حضرت گریست تا آنکه از اشک دیدگان او تر شد و سپس رو به سوی ما نمود و فرمود : برادران من برای چنین جایگاهی خود را آماده کنید. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 193
حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) : کسیکه در ذات خدا سخن بگوید و بحث کند هلاک می شود و کسیکه در جستجوی ریاست باشد هلاک می گردد و کسیکه خودپسندی در او راه یابد هلاک می شود. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 193
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) : فراهم آوردن توشه دنیا و توشه دین سخت و مشکل شده ، اما سختی به دست آوردن توشه دنیا بدان جهت است که تو دست به هیچ چیز از دنیا دراز نکنی مگر اینکه شخصی فاجر پیش از تو دست بر آن نهاده و سختی فراهم کردن توشه آخرت بدانجهت است که برای به دست آوردن آن یاری پیدا نمی کنی که تو را یاری کند. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم (علیه السلام) به علی بن یقطین فرمود : کفاره خدمت سلطان ، نیکویی نمودن با برادران دینی است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم (علیه السلام) : هرچه مردم گناهانی پدید آورند که پیش از آن به یاد نداشتند ، خداوند بلاهایی بر آنان پدید آورد که پیش از این آن را بلا نمی شمردند. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم(علیه السلام) : تعجب و شگفتی نادان از خردمند بیشتر است از تعجب خردمند از نادان. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم (علیه السلام) : مصیبت برای شخص صابر و شکیبا یکی و برای جزع کننده ( و بی تحمل ) دو مصیبت است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم (علیه السلام) : سختی جور و ستمگری را کسی می داند که حکم جور درباره او صادر شده است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 194
امام کاظم (علیه السلام) : به خدا قسم نازل میشود معونه ( کمک و مساعدت ) به اندازه مونه ( سختی ) و نازل میشود صبر به قدر مصیبت ، هرکس میانه روی و قناعت را پیشه نمود ، نعمت بر او پایدار بماند و هرکس تبذیر و اسراف کرد نعمت از کفش بیرون رود ، اداء امانت و راستگوئی روزی را به طرف شخص می کشاند و خیانت و دروغگوئی فقر و نفاق می آورد ، چون خداوند خواهد به مورچه شری برسد ، دو بال و پر به او می دهد تا پرواز کند و شکار پرندگان گردد.
سخن آنحضرت که فرمود : و من بذر و اسرف ؛ تبذیر به معنی تفریق است و اصل تبذیر ریختن بذر است در خاک و سپس استعاره شده برای هر کسی که اموال خود را ضایع میسازد و ریختن بذر در خاک در نظر کسی که از نتیجه و عاقبت بذر افشانی بی خبر است ، به حسب ظاهر تضییع بذر است ، و اسراف به معنی تجاوز از حد و اندازه است در هر کاری که انسان انجام می دهد اگرچه مشهورتر در مصداق اسراف ، خرج و انفاق بی اندازه مال است و اسراف گاهی به اعتبار مقدار انفاق است و گاهی به اعتبار کیفیت و چگونگی آن ، راغب ( اصفهانی در کتب لغت خود بنام ، المفردات ) چنین گفته است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 195
امام کاظم (علیه السلام) : شایسته ترین دانشها برای تو ، دانشی است که عمل تو بدون آن اصلاح نشود و واجب ترین عملها برای تو عملی است که تو مسئول انجام دادن آن باشی و لازم ترین عملها برای تو عملی است که تو را به اصلاح دلت رهبری کند و خرابیهای دل را بر تو آشکار سازد و پسندیده ترین عملها از نظر عاقبت علمی است که در دانش کنونی تو بیفزاد ، بنابراین ، خود را به دانشی که ندانستن آن زیان آور نیست سرگرم و مشغول نکن و از فرا گرفتن علمی که ترک تحصیل آن بر نادانی تو می افزاید غفلت منمای. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 196
سید بن طاوس روایت میکند که جمعی از اهل بیت و شیعیان خاص موسی بن جعفر (علیه السلام) در مجلس آن حضرت حاضر می شدند و لوح های نازک و لطیفی از آبنوس با قلم همراه خود در آستین داشتند و چون امام (علیه السلام) کلمه ای میفرمود و در مسئله فتوا می داد ، ایشان آنچه می شنیدند می نوشتند. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 196
مولف گرانقدر حاج شیخ عباس قمی (رض) گوید : حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) وصیتی مفصل به هشام فرمود که حکمتهای بزرگی در آن بیان فرمود و مسائل علی بن جعفر (علیه السلام) اکنون در دست ما است و آنها سئوالاتی است که علی بن جعفر از برادر خود امام موسی بن جعفر (علیه السلام) سئوال نموده و آنحضرت جواب فرموده است و فقهاء ما در احکام به آن مراجعه میکنند و علامه مجلسی رحمة الله در جلد چهارم بحار آنرا نقل کرده است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } صفحه 196
سه چیز نشانه اجابت دعا است . امام کاظم (علیه السلام) میفرمایند : چون تنت لرزید ، و اشکت روان شد ، و دلت ترسید ، به رحمت حق امیدورا باش که تیرت به هدف رسیده. ( یعنی دعایش مستجاب میشود ) خصال الصدوق جلد 1 صفحه 110
حضرت ابى الحسن (كاظم ) عليه السلام فرمود: همانا دعاء برمى گرداند آن چه را مقدر شده و آنچه را مقدر نشده ، عرض كردم : مقدر شده را دانستم مقدر نشده كدام هست ؟ فرمود: تا اينكه تقدير در مورد آن نشود. اصول كافى جلد 4 صفحه 215
حضرت ابوالحسن (حضرت كاظم و يا حضرت رضا عليهما السلام ) فرمود: چون نماز مغرب را خواندى پايت را نكش و با كسى سخن مگو تا صدبار بگوئى : ((بسم اللّه لرحمن الرحيم ، لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم )) و صد بار هم پس از نماز صبح بگو، پس هر كه آنرا گويد خداوند از او صد نوع از انواع بلا دفع كند كه از آن انواع است : پيسى و خوره و (بلائى كه از) شيطان و سلطان (رسد).اصول كافى جلد 4 صفحه 304
سعد بن ابی خلف از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت به یکی از فرزندانش فرمود : ای فرزند از این بترس که خداوند تو را در حال معصیت مشاهده کند در صورتیکه تو را از آن معصیت نهی کرده باشد ، و بترس از اینکه طاعتی را که خداوند تو را به انجام آن امر کرده است ترک کرده باشی ، همواره در کارها کوشش داشته باش و خود را از عبادت خداوند بیرون نکن . از مزاح و شوخی پرهیز کن که شوخی نور ایمانت را میبرد ، و تو را در انظار سبک میکند و به مردانگی تو زیان میرساند ، از کسالت و تنبلی دوری کن که تنبلی و سستی در امور موجب میگردد که از زندگی بهره مند نگردی و دنیا و آخرت تو تباه گردد. کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق 107
روزی امام کاظم (علیه السلام) از کنار خانه بُشر میگذشت ، صدای آواز غنا و سازی از خانه شنید و کنیزی جلوی در خانه او دید ، حضرت از کنیز سوال نمود صاحب تو آزاد است یا بنده ، کنیز گفت آزاد است ، حضرت کاظم (علیه السلام) فرمود راست گفتی اگر او بنده ( خدا ) میبود بندگی میکرد ( و معصیت و نافرمانی صاحبش را که خدا است را انجام نمی داد ) سپس آن کنیز به درون خانه رفت و سخنان امام کاظم (علیه السلام) را به بُشر گفت ، بُشر از سخنان حضرت تکانی خورد و پای برهنه از خانه بیرون آمد و به دنبال امام کاظم (علیه السلام) دوید و خود را به آنحضرت رسانید ، خود را در آغوش حضرت انداخت و به دست ولایتی حضرت توبه کرد و تا آخر عمر همیشه پای برهنه بود بنابراین ملقب به بُشر حافی بود. مجالس المومنین جلد 2 صفحه 12
موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: فرشته ئى نيست كه خدايش براى امرى بزمين فرو فرستد جز اينكه ابتدا نزد امام آيد و آن امر را به او عرض كند: و رفت و آمد ملائكه از نزد خداى تبارك و تعالى بسوى صاحب الامر است . اصول كافى جلد 2 صفحه 242
موسى بن جعفر عليه السلام درباره گفته خداى عزوجل : ((بگو به من بگوئيد اگر آب شما به زمين فرو رود كى براى شما آب روان مى آورد 30 سوره 67 )) فرمود: زمانى كه امام شما غايب شود، كيست (غير خدا) كه براى شما امام تازه اى آورد؟ (امام غايب شما را ظاهر كند تا از علومش كه چون چشمه صاف جاريست استفاده كنيد.) اصول كافى جلد 2 صفحه 139
موسى بن جعفر (علیه السلام) فرمود: مردى از رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست ؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود (كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند). اصول كافى جلد 3 صفحه 231
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام بمن فرمود: بپرهيز از نردبانيكه بالا رفتنش آسان و پائين آمدنش دشوار است . اصول كافى جلد 4 صفحه 32 فيض و مجلسى عليها الرحمة گويند: شايد مقصود نهى از طلب جاه و رياست و ساير شهوات دنيا و بلنديهاى آن باشد كه اگرچه به آسانى بدست آيد ولى عاقبت و سرانجام بدى دارد، و خلاصى از گرفتاريهاى آن بى نهايت دشوار است ، و حاصل اينكه پيروى نفس و بالا رفتن از پله هاى هوى و هوس گرچه آسانست و بر آمدن بر هر پله بسهولت انجام شود، و بآسانى بدست آيد ولى هنگام مرگ دست از همه شستن و گذاردن و رفتن و حساب پس دادن آن دشوار است ، و بمانند كسى است كه اندك اندك بر قله كوهى بالا رود و در فرود آمدن حيران و سرگردان بماند، و همانند كسى است كه پله پله بر نردبانى بر آيد و در پله آخرين ناگهانى در افتد. پس هر مقدار پله ها زيادتر باشد زيان سقوط بيشتر و خطر آن زيادتر است .(برگرديم بدنباله حديث عبدالرحمن بن حجاج ) گويد و حضرت صادق عليه السلام ميفرمود: نفس (سركش ) را بميل و خواهش خود رها مكن ، زيرا كه نابوديش در خواهش آن است ، رها كردن نفس بآنچه خواهد براى آن درد، و جلوگيرى از آن آنچه خواهد درمان آن است .
از امام كاظم عليه السّلام روايت شده است كه فرمود : نماز مستحبى نزديكی جويى هر مؤمن به خداست و حج جهاد هر ناتوان است و براى هر چيزى زكاتى باشد و زكات بدن، روزه هاى مستحبى است و برترين عبادت پس از شناخت [خدا]، انتظار فرج است و هر كه قبل از ستايش خدا و صلوات بر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دعا كند همانند مردى باشد بدون كمان، تير اندازد و هر كه به جبران كردن، يقين داشته باشد در عطا، گشاده دستى كند و مرد ميانه رو، مستمند نشود و تدبير نيمى از زندگى است و دوستى با مردم نيمى از خرد است و غم بسيار پيرى به بار آورد و شتاب همان بدرفتارى است و نانخور كم يكى از دو آسانى است و هر كه پدر و مادرش را غمگين سازد بی گمان آنان را آزرده است و هر كه هنگام مصيبت دستش را بر رانش كوبد يا دستش را بر دست ديگرش بزند پاداشش تباه شود. مصيبت، هنگام آسيب ديدن مصيبت ديده، موجب اجر برى نشود مگر با شكيبايى و گفتن استرجاع [إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ] و احسان جز بر ديندار يا خانواده دار احسان نباشد و خداوند كمك را به اندازه خرج زندگى و شكيبايى را به قدر مصيبت فرو می فرستد و هر كه ميانه روى كند و قناعت نمايد نعمت براى او پابرجا ماند و هر كه ريخت و پاش كند و اسراف نمايد نعمتش از ميان رود و پرداخت امانت و راستى روزى را به دنبال آورند و خيانت و دروغ، تنگدستى و دورويى به دنبال آورند و هر گاه كه خدا خواهان بدى براى ذره اى شود دو بال برايش بروياند و پرواز كند كه پرندگان آن را بخورند و احسان احسانبخش به مؤمن جز با سه چيز كامل نگردد: كوچك شمارى و مخفى دارى و شتاب كارى احسان، پس آن كس كه احسان به مؤمن را كوچك شمارد به راستى كه برادرش را بزرگ داشته و آن كس كه احسان را بزرگ شمارد بی شك برادرش را كوچك شمرده و آن كس كه احسانش را مخفى دارد بی گمان به كردارش ارج نهاده شود و آن كس كه در آنچه وعده داده شتاب كند به راستى كه عطاى خويش را گوارا كرده است. تحف العقول ترجمه حسن زاده، صفحه 735 الی صفحه 737